Quantcast
Channel: خاطرات کثیف
Viewing all articles
Browse latest Browse all 10

شنبه روز ِ ... بود

$
0
0

یه کاغذ از توی کازیه پیدا کردم که یه روزی پشتش نوشتم آی هِیت یوو. نمی دونم یوو کیه، و نمی دونم چرا، و حتا نمی دونم کِی نوشتمش.

امروز روز بدی نیست. توی این اتاق جدید پنجره دارم و این کلی سر ِ حالم میاره. فکر اینکه هر چند پاییز و زمستونم باید لای این دیوارا بگذره، اما برف و بارون رو میشه دید.

چشمام درد می کنه. فکر کنم باید ببندمشون که خواب نره توش. باید لنز بگیرم، باید قسط بدم، باید دو سه تا خرید مهم بکنم و پول ندارم. با این همه امروز روز خوبیه و خیلی خوشحالم.

امروز اولین روز دختر مهربونه بعد از عقدش. از صبح فکر می کنم بینمون شکاف افتاده. صبح که رفتم پیشش، اونقدر فشارش دادم از دلتنگی، که فکر کنم یکی دوتا از دنده هاش ترق صدا داد.

پ.ن : نمی دونم جای سه نقطه تیتر چی بذارم.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 10

Latest Images

Trending Articles





Latest Images